به گزارش مشرق به نقل از روزنامه الثورة سوریه، بسته تحریمهای غربی بهطور کلی و تحریمهای آمریکا بهطور ویژه علیه بسیاری از کشورها نشاندهنده ناتوانی قدرتهای استعمارگر در تحمیل اراده خود بر کشورهایی است که از طریق تحریم مورد هدف قرار گرفتهاند. این مسئله نشان میدهد که منطق گفتوگو در جهان معاصر کنار گذاشته شده است.
افراد تصمیمگیر درباره تحریمها در دولت آمریکا و کنگره با هدف تأثیرگذاری بهروی دولتهای هدف قرارگرفته، همواره تلاش میکنند. آنها روسیه و کره شمالی را تحریم کردهاند. پیش از این نیز آنها ایران، سوریه و ونزوئلا را تحریم کردهاند. فهرست تحریمها بسیار است.
همواره شهروندان این کشورها از طریق تحریمهای اقتصادی و سیاسی هدف قرار میگیرند، این در حالی است که واشنگتن ادعا میکند برای آینده این ملتها و شهروندان تلاش میکند. ادامه سیاست تحریمهای اقتصادی و سیاسی با این شکل نشان میدهد آمریکا بهطور کلی قدرت تأثیرگذاری ندارد و نمیتواند بهعنوان یک ابرقدرت باقی بماند. این اقدام نشان میدهد آمریکا تاب پیشرفت کشورهای در حال توسعه و حضور آنها در مدیریت جهانی را ندارد.
همچنین این موضوع بیانگر گرایش آمریکا برای به بند کشیدن ملتها و تحمیل اراده خود بر آنان از طریق گرسنه نگهداشتن این ملتها است.
آیا آمریکا می تواند به هدفهای استعمارگرانه خود دست یابد؟
واقعیتها و تجربهها نشان دادهاند که واشنگتن در این زمینه شکست مفتضحانهای خورده است. تحریمهای آمریکا و غرب بهطور کلی نتوانسته است تأثیر بالایی بهروی سیاست سوریه و ایران بهدنبال داشته باشد، بلکه این تحریمها در بسیاری از موارد تأثیر مثبتی بر این دو کشور داشته و این کشورها را از بسیاری از واردات غربی بینیاز کرده است.
درباره روسیه هم همین گونه است. غرب بهرهبری واشنگتن، روسیه را تحریم اقتصادی و سیاسی کرد تا روسیه نتواند نقش جهانی خود را ایفا کند. اما این موضوع نتیجه معکوسی بهدنبال داشت. نقش روسیه در عرصه جهانی پررنگ شد و دولت روسیه سیاست اقتصادیای را در پیش گرفت که بهواسطه آن مسکو توانست از بسیاری از کالاهای غربی بینیاز شود، بلکه بهعکس، تحریم کنندگان این کشور خود متحمل زیان شدند؛ بهطوری که آنگلا مرکل صدراعظم آلمان بهطور آشکار به این موضوع اعتراف کرد.
تردیدی نیست که مردم کشورهای غربی بهویژه کشورهایی که از واشنگتن دستور میگیرند در نتیجه تحریمهای آمریکا علیه چین، ایران، روسیه و ونزوئلا بهای بسیاری پرداخت میکنند. اما دولتهای غربی تنها نسبت به عواقب تحریمها هشدار میدهند و همزمان از واشنگتن پیروی میکنند، این نشان میدهد این کشورها اراده سیاسی و اقتصادی ندارند.
با توجه به آثار تحریمها بهروی مردم، رویارویی با تحریمهای غرب یک ضرورت است. به پیش بردن سیاست تحریمها بیانگر رفتار نژادپرستانه و استبدادی کشورهای غربی است که برای تسلیمسازی دولتها و به یغما بردن این کشورها سیاست تحریم را در پیش گرفتهاند.
بهیقین مأموریت شکست هدف تحریمهای غرب و آمریکا بهعهده دولت و ملتهای هدف قرارگرفته نیست، بلکه همه کشورها و ملتهای آزاده میتوانند با هماهنگی منطقهای و فرامنطقهای این گزینه را بهطور کلی از دست واشنگتن و همپیمانان آن خارج سازند. این موضوع نیاز به همکاری قدرتهای بزرگی مانند چین، روسیه، هند، کشورهای عضو بریکس و آسهآن «ASEAN» دارد.
همچنین آمریکا در شرطبندی بهروی گروههای تروریستی برای تحقق هدفهای سیاسی خود با شکست روبهرو شد، از این رو، این کشور گزینه اشتباه تحریمهای اقتصادی و سیاسی را در برخورد با کشورهای در حال توسعه دنبال میکند. این نشان میدهد آمریکا در سطح جهانی شکست خورده است و تکبر این کشور مانع از این شده است که واقعیتهای جدیدی را بپذیرد، واقعیتی که در نتیجه پیروزیهای سوریه تحقق پیدا کرده است.